متن ترانه
به نام خون و سقوط
که زندگیمون تو همینا خلاصه شد
نخواستیم باشیم اونی که شما خواستید
نتونستید بسازید اون که باس باشید
هوای ما پر از سرب و خونه
اگه سرفه نمی کنید نگید هوامون رو دارید
ما نمونه ایم از عوارض بازی
خون خشم هراس و حصار
بیرون
بیرون از زیست انحصاری
واسه سجده به آزادی
تو یه نماز اداری
امثال ما هارن از بیرون و از تو پاره ان
تیکه پاره های شهر رو جمع کن از تو دادم
خون ما ریخت تو تو تموم این جدولا
تف به همه نقابا و شرخراتون
تف به همه زور گوهای دنیا
این تف خونی باشه واسه صورت این حضرات
با ما نگید از فرار
مگه تو دنیاتون جایی بود واس آدمایی مثل ما که
اگه فقط سرمون می چرخید
خودمون رو می زدن ازمون تو این قهقهرا
نه ما دشمنیم غریبه
من نفسم مریضه
بگید از خطر قبیله
من تو خطرم همیشه
رپ کردنم مریضه
ولی تسلیم نشدم من رو تنهاییم کولم کرد
تسلیم نشدم به حواشی دور از ترس
ادامه دادم اما هر بار
بعد چنگ به خلع خون هوا ریخت تو دستم

میکشن ایست
راهتو برو با تو نیست
نترس ادامه بده با گریز
راهتو برو با توبیخ راهتو برو با توبیخ
میکشن ایست
راهتو برو با تو نیست
همه احساست رو‌ بنویس
پیک بزن با آدم فروشا
لو‌ بده خودت رو با زبونت به پلیس

بسته شدم به صندلی لت و‌ پار و پاره
اون درگیره که صندلی اش رو کدوم ور بذاره
مفتش اعظم سگ سازمانه
چه می فهمه از سقوط به تنی که خماره
جرم نقض قانون
شروع کنیم از نو ؟
دهنش رو وا کرد و لغت به لغت مرد
با خون کلمات مرده سیستم بی احساس
از خفگی می ساخت تو‌تابوت جمله
حکم رو می خونه یه کتابه تو دستش
قانون همیشه از ما پی انتقام شکسته
یه ضعف پنهان پشت له له قدرت
من قدرت عیان بودم با نمایش ضعفم
فرق بین من و تو تو‌طبقه و تخمه
تو طبقه رو‌بردی من به تخممه دستورات
جا تو بودم لباس خوک رو می کندم
اگه جای من بودی میکندن شلوارت رو از تو پات
وایستا هنوز مونده خفه بی قانون
ناراحتید گاییدیمتون از کف خیابون ؟
امثال تو آقازاده با ذره بیناتون
چه می فهمید از زندگی ما با طعم سیانور
تو تعامل پرچم های مرده قدرت ها
شمار کشته ها تحقیقه !
صرف تولیدِ یکی مثل تو یه ربات مدرن
که قرآن رو‌ بخونی با صوت تکنولوژی
ما نزدیم تو‌سنت تو صحنه شعر
که توی آقازاده ببریمون سمت بهشت
من از حاشیه میام تا سلطه چپه بشه
تو زل بزن به مرکز تا چپ شه چشت
هنر سیاسی پشت زخمیه
ولی سیاست هنری پلیس تفتیش عقیده
سواد مبارزه تو‌زمین جنگه
بی سوادای بی درد تحصیل کرده !

میکشن ایست
راهتو برو با تو نیست
نترس ادامه بده با گریز
راهتو برو با توبیخ راهتو برو با توبیخ
میکشن ایست
راهتو برو با تو نیست
همه احساست رو‌ بنویس
پیک بزن با آدم فروشا
لو‌ بده خودت رو با زبونت به پلیس
ایست
راهتو برو با تو نیست
نترس ادامه بده با گریز
راهتو برو با توبیخ راهتو برو با توبیخ
میکشن ایست
راهتو برو با تو نیست
همه احساست رو‌ بنویس
پیک بزن با آدم فروشا
لو‌ بده خودت رو با زبونت به پلیس

لطفا نظر خود را بنویسید

نظر با ارزش شما پس از تایید مدیر نمایش داده می شود.