همه ميگن كه چرا
از عاشقى نميخونى
اينهمه دلبر زيبا
از صفاى عشق نميخونى
همه ميگن كه چرا
وقتى حرف از عاشقيه
زبونت بند ميادو
تو اصلا نميتونى
من اگر يكبار، فقط يكبار
عاشق شده بودم
گرفتار فقط يك يار
فقط يك يار شده بودم
من اگر اسم،هوسم را
ترسم را يا كه شيطنتم را
عشق ،گذاشته بودم
ميتونستم ، ميتونستم
بخونم شعرهاى عاشقونه
كه بشينه بر دل
يه مشت آدم ديوونه
از عاشقى نميخونى
اينهمه دلبر زيبا
از صفاى عشق نميخونى
همه ميگن كه چرا
وقتى حرف از عاشقيه
زبونت بند ميادو
تو اصلا نميتونى
من اگر يكبار، فقط يكبار
عاشق شده بودم
گرفتار فقط يك يار
فقط يك يار شده بودم
من اگر اسم،هوسم را
ترسم را يا كه شيطنتم را
عشق ،گذاشته بودم
ميتونستم ، ميتونستم
بخونم شعرهاى عاشقونه
كه بشينه بر دل
يه مشت آدم ديوونه
لطفا نظر خود را بنویسید