متن ترانه
از هجر تو در خویشم
چندی شده درویشم
حالم چه خراب است
غم هجر تو دارم
مشتاق تر از پیشم
من آنچه تو خواهی شم
خود را برسان وسوسه انگیز کنارم
مرا بی قرارت کن
اون شیفته ی مرامت کن
اسیر آن دامت کن
شوق تو دارم
چنان مرا رامت کن
به عشق من عادت کن
خواهشم اجابت کن آرام جانم
مرا بی قرارت کن
اون شیفته ی مرامت کن
اسیر آن دامت کن
شوق تو دارم
چنان مرا رامت کن
به عشق من عادت کن
خواهشم اجابت کن آرام جانم
تو مطلوبی و من طالب
اینک شده ای قالب
بر روح و دل و جان من
ای ناجیه بی رحم
آخر به چون عنوانی
حکم دل را میخوانی
از هجر تو مجروهم
دیگر تو نزن زخم
مرا بی قرارت کن
اون شیفته ی مرامت کن
اسیر آن دامت کن
شوق تو دارم
چنان مرا رامت کن
به عشق من عادت کن
خواهشم اجابت کن آرام جانم
مرا بی قرارت کن
اون شیفته ی مرامت کن
اسیر آن دامت کن
شوق تو دارم
چنان مرا رامت کن
به عشق من عادت کن
خواهشم اجابت کن آرام جانم
مرا بی قرارت کن
اون شیفته ی مرامت کن
اسیر آن دامت کن
شوق تو دارم
چنان مرا رامت کن
به عشق من عادت کن
خواهشم اجابت کن آرام جانم

لطفا نظر خود را بنویسید

نظر با ارزش شما پس از تایید مدیر نمایش داده می شود.